معنی معادل فارسی موکت
حل جدول
فرشینه
معادل فارسى موکت
نمدک
موکت
کفپوش، فرشینه
نمدک
فرشینه
معادل فارسی مایکروویو
تندپز
معادل فارسی هیدروتراپی
آبدرمانی
معادل فارسی ژیروسکوپ
دوران نما
معادل فارسی ژئولوژی
زمینشناسی
لغت نامه دهخدا
موکت. [م ُ وَک ْ ک ِ] (ع ص) موکب.خرمای به پختگی نزدیک شده. بسر موکت، بسره موکت، غوره ٔ خرمای خجکهای سیاه برآورده. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). خرما که رنگ پختگی پدید آید در وی و نکته های سیاه برآورد. (آنندراج). رجوع به مُوَکّب شود.
موکت. [م ُ ک ِ] (فرانسوی، اِ) نوعی فرش کرک دار و پشمی یا از الیافی پشم گونه.
فرهنگ عمید
نوعی فرش که از الیاف مصنوعی بافته میشود،
مترادف و متضاد زبان فارسی
کفپوش، فرشینه، زیلوی ماشینی
فرهنگ معین
(مُ کِ) [فر.] (اِ.) نوعی کف پوش درشت باف با پرز بلند یا کوتاه، فرشینه. (فره).
فرهنگ فارسی هوشیار
نوعی فرش کرکدار پشمی یا از الیاف پشم گونه که روی زمین قرار میدهند
معادل ابجد
962